ای صبا گر بگذری از کوی مهرافشان دوست دوست ما را گو سلامی ، دل همیشه تنگ اوست. شاخه ها دائم عبادت ميكنند خالق خود را اطاعت ميكنند قصه اي زيباست ،مرگ و زندگي فصلها آن را حكايت ميكنند مرگ را هر ساله از جان ميخرند عاشقي ، تا بي نهايت ميكنند در پي هم فصلها در يك صف اند نظم را گويي رعايت ميكنند فصل تابستان هواي چشمه هاست برگها آنجا طهارت ميكنند هر زمستان شاخه ها بي برگ و بار صبر را گويي حكايت ميكنند چون خزان وقت هبوط برگهاست شاخه ها گاهي شكايت ميكنند مهر ،محراب دعا و بندگي است عاشقان، آنجا زيارت ميكنند دلبري زيباست ،بانوي بهار فصلها بر او حسادت ميكنند شاخه ها با گردش چرخ...